گاهی نباید شنید..... وبلاگ

عشـــــــق و جنــــــــون

عـکسهای بی نظیر وجذاب

 

 

 بقیه قورباغه ها در کنار گودال جمع شدند و وقتی دیدند که گودال چقدر عمیق است به دو قورباغه دیگر گفتند: که دیگر چاره ای نیست شما به زودی خواهید مرد.

 

 دو قورباغه این حرفها را نشنیده گرفتند و با تمام توانشان کوشیدند که از گودال بیرون بپرند. اما قورباغه های دیگر مدام می گفتند: که دست از تلاش بردارند چون نمی توانند از گودال خارج شوند و خیلی زود خواهند مرد. بالاخره یکی از دو قورباغه تسلیم گفته های دیگر قورباغه ها شد و دست از تلاش برداشت. سر انجام به داخل گودال پرت شد و مرد.

 

  اما قورباغه دیگر با تمام توان برای بیرون آمدن از گودال تلاش می کرد. هر چه بقیه قورباغه ها فریاد میزدند که تلاش بیشتر فایده ای ندارد او مصمم تر می شد تا اینکه بالاخره از گودال خارج شد. وقتی بیرون آمد. بقیه قورباغه ها از او پرسیدند: مگر تو حرفهای ما را نمی شنیدی؟

 

  معلوم شد که قورباغه ناشنواست. در واقع او در تمام مدت فکر می کرد که دیگران او را تشویق می کنند تا هر چه زودتر نجات پیدا کند. 



نظرات شما عزیزان:

نیلوفر
ساعت13:46---8 ارديبهشت 1391
سلام آبجی گلم آدرس سایتت رو به دوستام دادند همشون میگفتن واقعا جالب و با معنی بود خواستم تشکر کنم هم از طرف خودم هم دوستانم

محمود
ساعت14:18---7 ارديبهشت 1391
@} ;-

نیلوفر
ساعت0:23---7 ارديبهشت 1391
سلام منونم که میای و بهم سر میزنی راستش از اینداستان غورباقه تو الهام گرفتم من ازت متشکرم تو همیشه فوقولاده ای آبجی گلم

کیاندخت
ساعت18:17---6 ارديبهشت 1391
خیلی جالب بود مینا جون مرسی

نیلوفر
ساعت10:51---6 ارديبهشت 1391
سلام وای فوقولاده بود عالی بود خیلی پر محتوا و با معنی بود متشکرم باورت میشه به من امید داد برای بودن متشکرم مثل همیشه فوقولاده بودی راستی آبجی نازنیم من یه متن جدید گذاشتم به اسم (عزیزم دوست دارم) بیا و نظرت رو بگو ممنونم
موفق باشی یا حق


ashkii
ساعت7:47---6 ارديبهشت 1391
خیلی باحال بود به اون قورباغه هم بگو دهنش رو ببنده دهنش پاره میشه گوش کر شاید بدرد بخوره ولی دهن پاره نه

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در سه شنبه 5 ارديبهشت 1391برچسب:داستان,داستان کوتاه,داستانهای کوتاه قدیمی,داستان دو قورباغه,ساعت 23:32بدست مینا| |

Design By : ashkii341